انسانها فقط با هدف تولید مثل اقدام به برقراری رابطه جنسی نمیکنند. در حقیقت یکی از مهمترین دلایل برقراری رابطه جنسی لذت بردن است. اما کسب لذت و بهبود کیفیت آن در روابط جنسی به آسانی امکان پذیر نیست. این بخش از زندگی انسانها نیز، مانند هر بخش دیگری، نیاز به آموزش، آگاهی و تمرینهای صحیح دارد.
-
سکشوالیته چیست؟
-
سکشوالیته شامل چه چیزهایی میشود؟
-
سکشوالیته تحت تاثیر چه عواملی قرار میگیرد؟
[divider]
بهداد یادش میاد در زمان بچگی با خودش فکر میکرده وقتی زن و مردی برای مدت طولانی کنار هم زندگی بکنن، در اثر لمس کردن یکدیگر و ماچ و موچ، یه سری اتفاقات شیمیایی بینشون میفته که باعث میشه از اونها بچهای بوجود بیاد. اولین بار کلاس سوم دبستان بود که پسر یکی از همسایهها براش توضیح داد دقیقا چه اتفاقات شیمایی بین زن و مرد میفته
. مغز بهداد از شنیدن اون اطلاعات عجیب سوت کشیده بود.
تو 24 ساعت اول تقریبا تمام “عمو”ها و “خاله”هاش رو در حال انجام اون اتفاقات تجسم میکرد. با هر تصویری اول چشمش گرد میشد، بعد میگفت آآآآآآخ، و بلند شروع میکرد به خندیدن.
البته قبل از این خیلی پیش اومده بود که تو بازی با بچههای همسایه، هر کسی یه بهانهای جور بکنه، مثل دکتربازی… و همدیگه رو معاینه بکنن و تو دلشون خوششون بیاد. اما واقعا فکر نمیکرد، یعنی اصلا به فکرش نمیرسید که اون معاینات میتونه تا این اندازه عمیق بشه.
کلاس اول راهنمایی که بود بهداد برای اولین بار توی خواب ارضا شد. البته اول فکر کرد دچار شب ادراری خفیف شده
. روش نمیشد موضوع رو با کسی در میون بزاره تا بالاخره با یکی از دوستاش صحبت کرد. اون دوست خیلی خوبش هم ضمن توضیح اون المسائل، و رفع ابهامات، خودارضایی رو هم به بهداد آموزش داد. بهداد که قبل از اون هفتهای یه بار حموم میرفت، ناگهان علاقهی زیادی به حموم پیدا کرد و از اون موقع به بعد یک روز در میون باید حموم میکرد. زندگی برای بهداد معنی جدیدی پیدا کرده بود و داشت خیلی شیرین میشد
. تا اینکه یه روز معلم دینی مدرسه، آقای محرابی، موضوع خودارضایی رو سر کلاس مطرح کرد. آقای محرابی گفت خودارضایی یه گناه کبیره است و بخشیده نمیشه. گرچه بهداد برای حرفهای آقای محرابی هیچ وقت تره هم خرد نکرده بود، اما با شنیدن این یکی حرفش خیلی ترسید چون صحبت از “گناه کبیره” شده بود؛ یعنی واقعا قضیه جدی بود
.
بهداد بدبخت از اون به بعد دیگه نتونست با خیال راحت خودارضایی کنه. هر بار که میرفت حموم با خودش فکر میکرد علاوه بر فرشتههایی که روی شونهی چپ و راستش نشستن و مدام در حال ثبت و گزارش کاراش هستن، تمام ساکنین عرش خدا همه کاراشون رو در اون لحظه مشخص کنار میذارن تا بهداد رو در حال خودارضایی تماشا کنن، سر تکون بدن، و نچ نچ کنن. البته این افکار باعث نمیشد که خودارضایی نکنه، اما خودارضایی زهر تنش میشد
. هر دفعه هم بعد از خودارضایی با وسواس زیاد “غسل ترتیبی” میکرد
، با سرافکندگی از خدا و فرشتهها عذرخواهی میکرد که مجبور شده بودن بهداد رو در اون وضعیت “زشت” و “زننده” نگاه کنن. “توبه” میکرد و به خودش و خدا قول میداد که دیگه تکرار نکنه. ولی 48 ساعت نشده دوباره فیلش یاد هندوستان میکرد و میرفت حموم
. البته قبلا کل حمومش همراه با خودارضایی 5 دقیقه طول میکشید، اما اون موقع دیگه به خاطر مراسم بعد از خودارضایی که شامل غسل و اظهار ندامت میشد، یه 15 دقیقهای کارش طول میکشید (حالا جدا از هر چیزی، یعنی چقدر آب توی ایران سر این 10 دقیقه اضافی هدر میره؟).
خلاصه بهداد تو یکی از مهمترین مرحلههای تجربهی سکشوالیته خودش دچار درگیریهای درونی جدی با خودش شده بود.
از یه طرف لذت خودارضایی بود و از طرف دیگه ترس از گناه و تنفر از خودش. از خودش متنفر شده بود چون فکر میکرد آدم بیارادهای شده که نمیتونه در مقابل “وسوسههای شیطان” مقاومت کنه. حالا تازه این اولش بود. بهداد به مرور دچار مشکلات بیشتری شد و تا سالها نتونست درک درستی از سکشوالیته خودش داشته باشه. داستان بهداد رو در قسمتهای بعدی ادامه میدیم. اما منظور از سکشوالیته چیه؟ سکشوالیته شامل چه چیزهایی میشه و تحت تاثیر چه چیزهایی قرار داره؟
سکشوالیته بخش مهمی از زندگی آدمها در طول عمرشون است. سکشوالیته شامل چیزهای مختلفی میشه. مثلا همون احساسات و برانگیختگی جنسی که بچهها در “دکتر بازی” تجربه میکنن. یا مثلا وقتی که تو بازیهاشون نقشهای مختلف جنسیتی رو به عهده میگیرن. مثلا یه دختری ممکنه بشه پدر خانواده، و یه پسری بشه مادر خانواده. بعد معمولا تو یه سنی میرن سراغ کمد بابا و مامانا و لباسهای اونا رو امتحان میکنن
. وای به روزی که مامان ظاهر بشه درست همون موقعی که پسرش داره لباسهاش رو با اون کفشهای پاشنه بلند و احیانا یه نمه ماتیک امتحان میکنه. یک باری یه نفری بدجوری سر این قضیه کتک خورده بود
. خیلی از پدر و مادرها نمیدونن که این بازیها بخش طبیعی از رشد جنسی بچهها هست. در حقیقت بچه داره میگرده که جنسیت خودش رو کشف بکنه (دربارهی جنسیت به عنوان یه مفهوم قراردادی در قسمتهای بعد صحبت میکنیم). وقتی که فرد بزرگ میشه، سکشوالیته هم ابعاد بیشتری پیدا میکنه، مثل خودارضایی، گرایش جنسی فرد، برقراری رابطه جنسی با افراد دیگهای غیر از خودش، بالشش، و عروسکهاش
، اون احساس لذت و رضایت، حتی اون احساس صمیمیت که بین فرد با شریک جنسیاش بوجود میاد، و تولید مثل.
سکشوالیته فکر ما رو به خودش مشغول میکنه، همه ما فانتزیهایی تو ذهنمون داریم از کارهایی که دلمون میخواد در یک رابطه جنسی انجام بدیم گرچه خیلی وقتا رومون نمیشه اونا رو ابراز کنیم. سکشوالیته حتی روی نگرش ما به دنیای اطرافمون تاثیر میذاره. به این فکر میکنیم که دلمون میخواد جامعه در این رابطه چطوری باشه، چه آزادیهایی در دسترس باشه، چه محدودیتهایی وجود داشته باشه؛ به ارزشهایی در این زمینهها اعتقاد پیدا میکنیم یا اعتقاد به ارزشهایی رو از دست میدیم؛ بر همین اساس، رفتار جنسی دیگران رو مورد قضاوت قرار میدیم. بنابراین سکشوالیته حتی روی رفتار و برخورد ما با دیگران تاثیر میذاره. تجربههای ما رو شکل میده، و به طور مستقیم، یا غیر مستقیم، سمت و سوی زندگی ما رو مشخص میکنه.
البته از طرفی هم، تجربه ما از سکشوالیته تحت تاثیر عوامل زیادی قرار داره. مثلا فرهنگ و باورهای اجتماعی درباره سکشوالیته در یک جامعه آزاد با یک جامعه مذهبی متفاوت است. این باورها خواهناخواه روی تجربه ما از سکشوالیته تاثیر میذارن. مثلا وقتی به بچهها گفته بشه خودارضایی یک گناه کبیره و نابخشودنی است، خب بچهها در هر صورت خودارضایی میکنن، ولی بعدش خیلی به خاطر احساس گناه عذاب میکشن. در صورتی که در یک جامعه دیگه ممکنه خودارضایی به بچهها آموزش داده بشه و هیچ قضاوت منفی هم درباره خودارضایی وجود نداشته باشه و بچهها در اون جامعه با آرامش این کار رو انجام میدن (در این رابطه هم در قسمتهای بعدی بیشتر صحبت میکنیم. مخصوصا درباره یافتههای علمی درباره مفید بودن خودارضایی)
. بیولوژی و ساختار جسمانی خود فرد هم روی تجربهاش از سکشوالیته تاثیر میذاره. مثلا یک نفر به خاطر ظاهر جذابی که داره همیشه خیلی مورد توجه قرار میگیره. همینطور میزان هورمونهای مختلف از جمله هورمونهای جنسی، روی تجربهی فرد از سکشوالیته تاثیر میذاره. بنابراین باورهای فرهنگی، مذهبی و معنوی افراد، عوامل بیولوژیک، عوامل روانی، اقتصادی، و حتی سیاسی روی سکشوالیته تاثیر دارن. مثلا در ایران عملا شلوار مردم، ببخشید سکشوالیته مردم با سیاست گره خورده، تا جایی که باید بررسی بشه اگر در یک زلزلهای، سقف پایین بیاد، و برادرزادهای که بالغ است از طبقه دوم بیفته روی عمهای که در طبقه اول است، و عمه حامله بشه، تکلیف اون بچه چیه (چرا میخندین؟ چنین سوالی واقعا در کشور ما مطرح و تحت بررسی کارشناسانه قرار گرفته بود). یا اگر کسی به کسی علاقهمند بشه باید در مورد ملیت، مذهب، و عقاید سیاسی آن فرد به چارچوبها و محدودیتهای قانونی حاکم در کشور توجه بکنه.
بنابراین ممکنه به خاطر باورهای مذهبی یا سیاسی یک عدهای در یک کشوری، کل سکشوالیتهی اون مردم به باد بره. تا چند دهه پیش حتی در اروپا و امریکای شمالی مسائل جنسی تحت کنترل سیاست و مذهب قرار داشت. خب وقتی فرد صدمه ببینه، خانواده آسیب میبینه، بعد جامعه، و در نهایت کل اون کشور با آسیب روانی مواجه میشه. کسانی که به خاطر باورهای مذهبی و سیاسی اقدام به سرکوب مردم در رابطه با سکشوالیته میکنن، اصلا به یافتههای علمی توجهی ندارن.
بنابراین لازم بود که با توجه به یافتههای علمی و منطقی و بدون هیچ سوگیری، اعلامیه حقوق جنسی[1] تصویب بشه. این اعلامیه با هدف تضمین حق افراد برای تجربه صحیح سکشوالیته تعریف شده. در قسمتهای بعدی بیشتر درباره اعلامیه حقوق جنسی و مفاد آن صحبت میکنیم.
[1] Declaration of Sexual Rights